اژدهاي سنگي زنجان
در دل صخرهاي بلند، برفراز دشتهايي وسيع و زيبا، دو اژدها خفتهاند، دو اژدها از سنگ سرد که سالهاي سال است آتشي از دهانشان بيرون نيامده... درست مثل افسانهها، اما اين يک افسانه نيست!
اژدهاي سنگي زنجان
در دل صخرهاي بلند، برفراز دشتهايي وسيع و زيبا، دو اژدها خفتهاند، دو اژدها از سنگ سرد که سالهاي سال است آتشي از دهانشان بيرون نيامده... درست مثل افسانهها، اما اين يک افسانه نيست!
اگر به شهر سلطانيه زنجان بروي و سراغ «داشکسن» (Dash Kasan)را بگيري، همه تو را بهسوي «معبد اژدها» که در فاصله کمي از شهر قرار دارد، راهنمايي ميکنند؛ در حاشيه روستاي «وير»، جايي که ميتواني سه غار سنگي را ببيني که در دل صخرههايي بزرگ شکل گرفتهاند و هر کدام نقشهاي زيبايي دارند که همه از سنگ و در دل همين صخرهها تراشيده شدهاند. شايد بههمين دليل هم به اين منطقه ميگويند «داشکسن» که به زبان آذري بهمعني «سنگبُر» است.
نقش اين دو اژدها از معروفترين و جذابترين نقشهاي اين محوطه تاريخي است، طول آن پنج متر و ارتفاعش يکونيم متر است. اژدها از قديم در فرهنگ ايران وجود داشته است، ولي دو اژدهاي داشکسن ايراني نيستند، چينياند! عجيب است، اين قهرمانان افسانههاي چيني در ايران و در نزديکي زنجان چه ميکنند؟
ميگويند از معبد داشکسن در دو دوره تاريخي استفاده ميشده: دوره اول زمان ساسانيان بوده است، اما از اين دوره چيز زيادي باقي نمانده؛ دوره دوم، زمان فرمانروايي مغولها در ايران، قرن هشتم هجري بوده است. زماني که ايلخان مغول، ارغون از دنيا رفت، الجايخاتون، خواهر سلطان محمد خدابنده تصميم گرفت به معبد شکلي تازه بدهد. براي همين از هنرمندان چيني دعوت کرد تا معبد را تزيين کنند.
بهجز دو اژدها، آثار هنري زيباي ديگري هم در اين معبد توجه بيننده را بهخود جلب ميکند. محرابهايي در دو طرف نقش دو اژدها با مقرنسهاي ظريف و زيبا و همينطور نقشهاي تزييني معبد نشان ميدهند هنرمنداني که اين نقشها را بهوجود آوردهاند، چه چيني چه ايراني، در کارشان مهارت زيادي داشتهاند.
حالا اين بنا صدمههاي زيادي ديده، آنقدر که وقتي از دور به آن نگاه ميکني، چيزي نميبيني مگر يک صخره و تکههايي از سنگ که در دامنه آن ريخته، با وجود اين هنوز هم بهخاطر نقشه معمارياش و همينطور بهخاطر نقشهاي تزيينياش، يکي از ارزشمندترين بناهاي سنگي ايران بهحساب ميآيد و بهخاطر ردپاي هنر چين در آن، منحصر بهفرد و بينظير.