تنها بودن قدرت مي خواهد و
اين قدرت را كسي به من داد كه روزي مي گفت
تنهايت نمي گذارم !!
(وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ.)
«كساني كه در راه ما تلاش ومبارزه مي کنندبه يقين راههاي خود را بر آنان مي نماييم وحقيقتا الله بانيكوكاران است».عنکبوت 69
کاربران و عزیزان محترم , برای دسترسی بهتر به مطالب و
خدمات ویژه سایت
( آزمون هفتگی کوئیز ,نمونه سئوالات امتحانی,تصاویر دانش آموزان نمونه و مطالب ویژه)
عضو ویژه سایت خود شوید
برای آگاهی از شرایط عضویت ویژه و کسب اطلاعات بیشتربه منو تابلو اعلانات زیر سایت مراجعه بفرمایید.
تنها بودن قدرت مي خواهد و
اين قدرت را كسي به من داد كه روزي مي گفت
تنهايت نمي گذارم !!
بیچاره پسرها اگه تیپ بزنن برن بیرون میگن با كی قرار داری؟
اگه لباسهای معمولی بپوشن میگن اصلا سلیقه نداری
اگه زیاد بگن دوستت دارم . میگن باز چه نقشه ای تو سرته
اگه نگن دوست دارم میگن پای كس دیگه ای وسطه
اگه زیاد بهتون زنگ بزنن میگن اعتماد نداری
اگه یه مدت زنگ نزنن میگن سرت خیلی شلوغه
اگه تو خونه زیاد بخندن میگن لوس شدی
اگه نخندن میگن چه مرگته عاشق شدی
اگه شام بخوان میگن همش به فكر شكمتی
اگه شام نخوان میگن چی كوفت كردی
خدایا دلگیر نشو از من
ولی...
ته نامردیه دنیات
عشق تا بر دل بیچاره فروریختنی است
دل اگر کوه ، به یکباره فرو ریختنی است
خشت بر خشت برای چه به هم بگذارم
از شب پرسیدم چه بنویسم برای کسیکه دوستش دارم ؟
گفت بنویس بی تو فردایی ندارم
حالا من میگم بی تو نه شبی دارم نه روزی نه فردایی
روز عشاق مبارک
میگن اونی که داره گریه میکنه یه درد داره.........
اما اونی که میخنده هزار تا..
ولی من میگم: اونیکه میخنده هزار تا دردداره.....
ولی اونیکه گریه میکنه به هزار تا از درداش خندیده
ولی جلو یکیش بدجوری کم اورده!!!!!
وفارا از ماهي بياموز كه وقتي از اب جداست ميميرد نه از زنبور كه
وقتي ازگلي خسته ميشه سراغ گلي ديگري میرود
هر چه از دست می رود
بگذار برود
چیزی که به التماس آلوده باشد نمیخواهم
هر چه باشد ... حتی زندگی
.
همیشه در حالی که یه عالمه حرف بیخ گلوت چسبیده
یه عالمه اشک توی چشماته
یه عالمه حسرت توی دلت تلنبار شده،
باید بگی: خب... خداحافظ ... !
بلند بخوان؛
درشت بنویس؛
آویزه ی گوشت کن که:
«تقوا» آن نیست؛
که با یک «تق»، وا برود....
خواستم شما را با بدن انسان بیشتر آشنا کنم
می دانید چرا وقتی بزرگ می شویم به ما می گن که به جای مداد با خودکاربنویسیم؟
برای این که یاد بگیریم هر اشتباهی به سادگی پاک نمی شود.
معمای خیلی باحال دکتر حسابی حتما بخونین یه تست هوش خیلی باحاله
سه نفر برای خرید ساعتی به یک ساعت فروشی مراجعه میکنند.
تا آن ساعت را خریداری کنند…
این ۵ هزار تومان را بگیر و به آنها برگردان
و ۳ هزار تومان باقیمانده را به آنها برمیگرداند. (نفری هزار تومان)
این مبلغ به علاوه آن ۲ هزار تومان که پیش شاگرد است میشود ۲۹ تومان
طراح سوال : دکتر حسابی
<p style="\"text-align:" justify;\"="">
به اين ميگن نماز واقعي . با اينكه اين بچه ي سِِمِج انقدر صورت بيچاره رو چنگ زد بازم نمازشو قطع نكرد !!!!
حدودای 1700 سال پیش در روم حاکمی بنام کلودیوس بوده که فکرمیکرده سربازای مجرد از متاهل ها قویتر هستن...
بقیه در ادامه ی مطالب
1- ب
3-ب
4-ب
8-ج
10-ج
آدمك آخر دنياست بخند
آدمك مرگ هميجاست بخند
آن خدايي كه بزرگش خواندي
به خدا مثل تو تنهاست بخند
دست خطي كه تو را عاشق كرد
شوخي كاغذي ماست بخند
فكر كن درد تو ارزشمند است
فكر كن گريه چه زيباست بخند
راستي آنچه به يادت داديم
پر زدن نيست كه درجاست بخند
آدمك نغمه آغاز بخوان
به خدا آخر دنياست بخند
کاش قلم برای نوشتن از دردها و دغدغه های مردم باشد نه نوشتن هایی از سر بی دردی...به قول قیصر عزیز:
دردهای من گرچه مثل دردهای مردم زمانه نیست
درد مردم زمانه است
مردمی که چین پوستینشان
مردمی که رنگ روی آستینشان
مردمی که نامهایشان
جلد کهنه شناسنامه هایشان
درد می کند
تلنگر می زند بر شیشه ها سرپنجه باران................
چقدر دلم می خواست که این شب صبح نشه....چقدر دلم می خواست بلند شم توی این کوچه های خیس و باران خورده قدم بزنم و برم تا ناکجایی دور ٫خیس باران.....چقدر دلم می خواست قطره ای بودم از این دریای بیکران باران٫می آمدم از بلندای آسمان ٫می رقصیدم و می چرخیدم وبه هر سو می رفتم با هر تلنگر باد٫ آزاد و رها..دنیا رو از اون بالا بالاها خوب می دیدم و سیر می کردم...با قطره های دیگر جشن می گرفتیم و می خندیدیم و ....دست آخر بعد از کلی سیاحت می چکیدم بر زمینی سخت و سیرابش می کردم از عطش...یا بر لبه کلاه کودکی شیطان و بازیگوش تا ببینم برق شادی را در چشمانش و لبخند شعف را بر لبانش و شریک می شدم در لذت بی انتهایش و .....و بعد نابود می شدم با خاطراتی پر از رقص و خنده و شادی...واثری نمی ماند از من جز خاطره ای از یک شب بارانی بر روی سنگفرش خیس.......
به هستی خوش بود دامن فشاندن
گلی زیبا شدن٫ یک لحظه ماندن
مادرم می گفت: خوشبختی یه شبه...می تونی یه شبه خوشبخت بشی یا اینکه فقط یه شب خوشبخت باشی...
امیدوارم همتون یه شبه خوشبخت بشین و این شب هم ٫شب یلدایی باشه که قد تمام عمرتون بلند باشه....
وقتی زندگی صد دلیل برای گریه کردن به شما نشان میدهد ،
شما هزار دلیل برای خندیدن به آن نشان دهید.
شما یادتون نمیاد شبا بیشتر از ساعت ۱۲ تلویزیون برنامه نداشت سر ساعت ۱۲ سرود ملی و پخش می کرد و قطع می شد…. سر زد از افق…مهر خاورانشما یادتون نمیاد هرکی بهمون فحش میداد کف دستمونو نشونش میدادیم میگفتیم آیینه آیینهشما یادتون نمیاد ساعت ۹٫۳۰ هر شب با این لالایی از رادیو میخوابیدیم گنجیشک لالا مهتاب لالا شب بر همه خوش تا صبح فردا…لالالالایی لالا..لالایی لالالالایی لالا ..لالایی..گل زود خوابید مثل همیشه قورباغه ساکت خوابیده بیشه…جنگل لالا برکه لالا شب بر همه خوش تا صبح فرداشما یادتون نمیاد زمستون اون وقتا تمام عشقمون این بود که رادیو بگه مدرسه ها به خاطر برف تعطیلهشما یادتون نمیاد علامتی که هم اکنون میشنوید، اعلام وضعیت قرمز است و معنا و مفهوم آن اینست که حمله هوایی انجام خواهد شد! محل کار خود را ترک و به پناهگاه برویدشما یادتون نمیاد کوچولو ها کوچولوها دستاتون بدیم به ما بریم به شهر قصه هاشما یادتون نمیاد . گنجشگکه اشی مشی …. میفتی تو اب خیس میشی ….کی میپزه اشپز باشی ….. کی میخوره حاکـــــــــــم باشــــــــی به یاد هنرمندی که تنها خوند تنها زد و در تنهایی مردشما یادتون نمیاد مدیر مدرسه از مادرامون کادو می گرفت سر صف می داد به ما.بعد می گفت: همه تو صفاشون از جلو نظام برید سر کلاساتونشما یادتون نمیاد آلوچه و تمره هندی ، بستنی آلاسکا, همشون هم غیر بهداشتیشما یادتون نمیاد تقلید کار میمونه…میمون جزو حیوونهشما یادتون نمیاد خط کشهائی که محکم می زدیم رو مچ دستمون دستبند می شدشما یادتون نمیاد کلی با ذوق و شوق تلویزیون تماشا می کردیم یهو یه تصویر گل و بلبل میومد: ادامه برنامه تا چند دقیقه دیگرشما یادتون نمیاد کارت صد آفرین می*دادن خر کیف می*شدیم، هزار آفرین که می*دادن خوده خر می*شدیمشما یادتون نمیاد اما وقتی بچه بودیم گلبرگ گلها رو روی ناخنمون می چسبوندیم بعد می گفتیم لاک زدیمشما یادتون نمیاد کارنامه هامونو میبردیم شهر بازی که بهمون بلیط بدنشما یادتون نمیاد پسرا شیرن مثه شمشیرن…دخترا موشن مثه خرگوشنشما یادتون نمیاد بستنی میهن رو که میگفت مامان جون بستنیش خوشمزه ترهشما یادتون نمیاد پستونک پلاستیکی مّد شده بود مینداختیم گردنمونشما یادتون نمیاد این بازیو پی پی پینوکیو پدر ژپتو، گُ گُ گُربه نره روباه مکارشما یادتون نمیاد هر وقت آقای نجار می رفت بیرون ووروجک خراب کاری می کردشما یادتون نمیاد… سیاهی کیستی ؟منم پار۳۰ کولاشما یادتون نمیاد دستمال من زیر درخت آلبالو گم شده سواد داری؟ نه نه بی سوادی نه نه پس تو…شما یادتون نمیاد آهای، آهای، اهاااااای ، ننه،من گشنمهشما یادتون نمیاد ماه رمضون که میشد اگه کسی می گفت من روزم بهش میگفتیم: زبونتو در بیار ببینم راست میگی یا نه
امشب قد 10 سالی که تواین شهر غریبم دلم گرفته دلم می خواد گریه کنم اما انگار بی رحمی این شهر تودل من هم اثر گذاشته . می گن گذشته گذشته بهش فکر نکن بچسب به حال وامروزو خوش باش اما به خدا بعضی چیزای گذشته رو نمی شه فراموش کردمثه این اتفاقی که منو اذیت می کنه امروز یکی از اون چیزایی که میبردم به اون روزا رو از دست دادم .کاش شونه مادرم بود سرمو روش می ذاشتم یه دل سیر گریه می کردم .
دمی می آید و بازدمی میرود. اما زندگی غیر از این است و ارزش آن در لحظاتی تجلی می یابد که نفس آدمی را می برد.
شاد بودن، تنها انتقامی است که میتوان از زندگی گرفت . ارنستو چه گوارا
گاهی که دلم…
به اندازه ی تمام غروبها می گیرد…
چشمهایم را فراموش می کنم…
اما دریغ که گریه ی دستانم نیز مرا به تو نمی رساند…
من از تراکم سیاه ابرها می ترسم و هیچ کس…
مهربانتر از گنجشکهای کوچک کوچه های کودکی ام نیست…
و کسی دلهره های بزرگ قلب کوچکم را نمی شناسد…
و یا کابوسهای شبانه ام را نمی داند…
با این همه ، نازنین ، این تمام واقعه نیست…
از دل هر کوه کوره راهی می گذرد…
و هر اقیانوس به ساحلی می رسد…
و شبی نیست که طلوع سپیده ای در پایانش نباشد…
از چهار فصل دست کم یکی که بهار است…
وقتی دلت خسته شد!
دیگه خنده معنایی ندارد.
فقط میخندی تا دیگران غم آشیانه کرده در چشمانت را نبینند!
وقتی دلت خسته شد!
دیگرحتی اشک های شبانه هم آرامت نمیکنند.
فقط گریه میکنی چون به گریه کردن عادت کرده ای!
وقتی دلت خسته شد!
دیگر هیچ چیز آرامت نمیکندبه جز دل بریدن و رفتن...!
وزی مردی نزد پزشک روانشناس معروف شهر خود رفت.
وقتی پزشک او را دید دلیل آمدنش را پرسید، مرد
رو به پزشک کردو از غم های بزرگی که در دل داشت
برای دکتر تعریف کرد.مرد گفت: دلم از آدم ها گرفته از دروغگویی ها
، از دورویی ها، از نامردی ها، از تنهایی، از خیلی ها از… مردادامه
داد و گفت: از این زندگی خسته شده ام،از این دنیا بیزارم ولی
نمی دانم چه باید کنم،نمی دانم غم هایم پیش چه کسی مداوا کنم
پزشک به مرد گفت: من کسی را می شناسم که می تواند مشکل
تورا حل نمایید.به فلان سیرک برو او دلقک معروف شهر است.
کسی است که همه را شاد می کند،همه را میخنداند، مطمئنم اگر
پیش او بروی مشکلت حل می شود. هیچ کسی با وجود او غمگین
نخواهد بود. مرد از پزشک تشکر کرد و در حالی که ازمطب پزشک
خارج می شد رو به پزشک کرد و گفت: مشکل اینجاست که
آن دلقک خود منم...
قطاري که به مقصد خدا مي رفت، لختي در ايستگاه دنيا توقف کرد
و پيامبر رو به جهان کرد و گفت : مقصد ما خداست.
کيست که با ما سفر کند؟
کيست که رنج و عشق را توأمان بخواهد؟
کيست که باور کند دنيا تنها ايستگاهي است براي گذشتن؟
قرنها گذشت اما از بي شمار آدميان،جز اندکي بر آن قطار سوار نشدند.
از جهان تا خدا هزار ايستگاه بود.
در هر ايستگاه که قطار مي ايستاد و کسی کم مي شد.
قطار مي گذشت و سبک مي شد. زيرا سبکي قانون خداست.
قطاري که به مقصد خدا مي رفت، به ايستگاه بهشت رسيد.
پيامبر گفت : اينجا بهشت است. مسافران بهشتي پياده شوند،
اما اينجا ايستگاه آخرين نيست!
مسافراني که پياده شدند، بهشتي شدند. اما اندکي،باز هم ماندند،
قطار دوباره راه افتاد و بهشت جا ماند. آنگاه خدا رو به مسافرانش کرد
و گفت : درود بر شما،راز من همين بود....!
آن که مرا مي خواهد، درايستگاه بهشت پياده نخواهد شد.
و آن هنگام که قطار به ایستگاه اخر رسید دیگر نه قطاری بود و نه مسافری!!
مهدی جان!
آلودگیهای دلهایمان از حد هشدار فراتر رفته،
نفس هایمان به شماره افتاده،
سالهاست زندگی مان تعطیل رسمی است،
هوای باریدن نداری مولا جان؟
همه زیبایی های بی پیرایه ازعشق سرچشمه می گیرند،اماعشق از چه چیز سرچشمه می گیرد؟ عشق از جنس چیست ؟ این فرا طبیعی از کدامین طبیعت جاری شده است؟ زیبایی زاده ی عشق است. عشق زاده ی توجه و اعتناست ، توجه ای ساده به ساده ها . توجه ای متواضعانه به هر آنچه که متواضع و بی پیرایه است . توجه ای زنده به همه ی زندگی ها . بوبن
تعداد صفحات : 167
اولیا محترم دانش آموزان
.........................................
لطفا به وضعیت تحصیلی فرزندان خود بی تفاوت نباشید
نظرات و پیشنهادات شما چراغ راه پیشرفت فرزندانتان میباشد
با ما باشید و ارتباط خود را با دبیران فرزندانتان گسترش دهید.
باشد که بتوانیم گامی به سوی شکوفایی استعداد های فرزندان این مرز و بوم برداریم
و سهمی در پیشبرد ایران عزیزمان داشته باشیم.
دست در دست هم دهیم به مهر
میهن خویش را کنیم آباد
به امید ایرانی سراسر شادابی و پیشرفت
با تشکر : مرادپور
نظرات شما را ارج مینهیم
1- رعایت ضوابط و اصول وبلاگ نویسی جمهوری اسلامی ایران
2- دوری از درج مطالب غیر اخلاقی (متن,عکس,فیلم,لینک غیر مجاز و...)
3- درج مطالب نامناسب و توهین آمیز و ضد ارزش انسانی و مخرب
4- گنجاندن عنوان و برچسب مناسب برای مطالب
5- قرار دادن توضیحات مهم در صفحه اصلی و توضیحات اضافی در ادامه مطلب
6- قرار ندادن مطالب در پست ثابت بدون اجازه مدیر
7- اختصاص دادن موضوعی برای نویسندگی خودتان(نویسندگی اختصاصی)
8- حداقل یک ارسالی در هفته داشته باشید
9- تبلیغ و یا تخریب شخصیت افراد و گروهها
10- هر گونه خرابکاری در سایت و ایجاد مزاحمت به دیگر کاربران
11-استفاده مناسب از رنگ نوشته ها
12- اندازه عرض عکسها و مطالب نباید بیش از 500 باشد
عدم رعایت قوانین باعث مسدود شدن اکانت نویسندگی شما خواهد شد.
1 تذکر 1 روز مسدودی
2 تذکر 1 هفته مسدودی
3 تذکر 1 ماه مسدودی
4 تذکر مسدودی دائمی
...........................................
کاربران تذکر داده شده
1- عرفان هادی
1 تذکر 92.10.21
( بند 5 )
2 تذکر 92.11.4
2- ائلمان بشارت پور
تذکر 1 (تخلف بند 4 , 5 , 12)
تذکر 2 عرض مطالبت بزرگ است ودر صفحه جا نمیگیرد
از کاربرن محترم تقاضا میشود موارد تخلف را به مدیر سایت , از طریق تماس با ما,گزارش دهند.با تشکر مرادپور
بازی های آنلاین
تی گیم
بازی خونه
چی بازی
بازی خونه 19 بهمن
جکین گیم
یئپی کام
yepi.com
4223.com
10-sindygame
11- http://www.oyuncini.com/