تالس
تالس ملطی
تالس ملطی (به یونانی: Θαλης) در حدود سال ۶۴۰ (پیش از میلاد) در شهر «میلیتوس» بدنیا آمد. بسیاری از او به عنوان اولین فیلسوف یونانی و همچنین پدر علم یاد میکنند. تالس بیشتر وقت خود را صرف مطالعه ریاضیات و ستارهشناسی کرد و فقط به قصد تامین معاش روزانه، به سوداگری پرداخت. تالس از زمرهٔ «مادهگرایان» اولیه محسوب میشود.
تالس
تالس ملطی
تالس ملطی (به یونانی: Θαλης) در حدود سال ۶۴۰ (پیش از میلاد) در شهر «میلیتوس» بدنیا آمد. بسیاری از او به عنوان اولین فیلسوف یونانی و همچنین پدر علم یاد میکنند. تالس بیشتر وقت خود را صرف مطالعه ریاضیات و ستارهشناسی کرد و فقط به قصد تامین معاش روزانه، به سوداگری پرداخت. تالس از زمرهٔ «مادهگرایان» اولیه محسوب میشود.
زندگی
پیشینه
تالس در شهر میلتوس در ایونیا (غرب ترکیه امروزی) میزیست. سالیان حیات تالس به روشنی معلوم نیست. بنا بر یک روایت، وی نود سال زیست، و بنا بر روایتی دیگر هشتاد سال. در طول حیات بلند خود، تالس درگیر فعالیتهای گوناگون بسیاری شد و نوآوریهای زیادی انجام داد. عدهای معتقدند وی نوشتهای از خود به جای نگذاشت و عدهای بر این باورند که او نگارندهٔ "دربارهٔ انقلاب نجومی" و "دربارهٔ اعتدال شب و روز" است، هر چند هیچ کدام باقی نمانده است.
تالس در کهولت ملقب به خردمند شد و بعدها که یونانیان برای خود هفت خردمند شناختند، او را نخستین آنان دانستند. تالس سرانجام هنگامی که نظارهگر یک مسابقه ورزشی بود، از گرما و تشنگی و ناتوانی جان سپرد.
تجارت
بعضی بر این باورند که تالس تنها یک متفکر صرف نبود، بلکه در تجارت و سیاست هم نقش داشت. هر چند با توجه به فلسفه وی، با انجام کارهای تجاری، هدف وی ثروتمند شدن صرف نبود.
سیاست
زندگی سیاسی تالس بیشتر به درگیری ایونیها در دفاع از آناتولی در برابر قدرت فزایندهٔ ایرانیان که تازه به آن منطقه وارد شده بودند بر میگردد.
اخلاق
دیدگاه تالس دربارهٔ اخلاق را میتوان از گفتارهای منسوب به وی در دیوجانس لائرتیوس فهمید. نخست او به یک خدای متعالی که نه آغاز است نه پایان قایل است. او معتقد است خداوند عادل است و از بشر هم انتظار اعمال عادلانه دارد. نه ناعادل بودن (آدیکوس)، و نه اندیشهٔ بی عدالتی از دیدگان خدا پنهان نمیماند
نخستين فيلسوف يونانى كه سعى در توصيف نظام طبيعت كرد طالس( Thales ) بود از طالس دست نوشته اى بجا نمانده است واطلاعات ما در باره او بيشتر از گفته هاى هرودت و به خصوص ارسطو است
وى تقريبا در سال 640 قبل از ميلاد در ميلتوس به دنيا آمد زندگى وى مصادف با بعضى از حملات ايران به يونان بود وى سفرهايى به خارج از يونان داشته كه از آن جمله مىتوان سفر به مصر و فينيقيه( فلسطين امروزى ) ياد كرد نقل مىكنند كه يكى از سفرهاى او به مصر براى يادگيرى هندسه بوده است كه مشهور است وى در اين سفر ارتفاع يكى از اهرام مصر را بوسيله اندازه گيرى سايه آن محاسبه مىكند بدين شكل كه در موقعى از روز كه طول سايه خود با قدش يكسان است طول سايه هرم را اندازه گيرى مىكند وى دستى نيز در نجوم داشته به طوريكه وى وقوع خورشيد گرفتگى سال 585 قبل از ميلاد را پيش بينى كرده بود.
طالس گمان مىكرد كه كل طبيعت بايد از يك ماده اوليه تشكيل شده باشد كه وى با مشاهده وبررسى طبيعت به اين نتيجه رسيد كه آب ماده اوليه طبيعت است دليل اين نتيجه گيرى چندان مشخص نسيت ولى احتمال دارد كه او با مشاهده اينكه همه موجودات زنده براى زندگى به آب نياز دارندوآب تقريبا در همه جاى زمين يافت مىشود وبا توجه به اين موضوع اين ماده اوليه بايد به وفور يافت شود اينگونه نتيجه گيرى كرده باشد بدين گونه است كه طالس اولين فيلسوف طبيعى مىباشد
جداى از نتيجه طالس چيزى كه براى ما اهميت دارد نوع فلسفه اى است كه او در اين نتيجه گيرى بكار برد طالس نيز مانند ديگر فيلسوفان طبيعى يونان احتمالا بايد به ازلى بودن جهان و قبول نداشتن به وجود آمدن طبيعت از عدم اعتقاد داشته يونانيان باستان يا برايشان شروع جهان اهميت نداشته و يا ازلى بودن وبى آغاز جهان برايشان امرى مسلم بوده است به عبارت ديگر آنها معتقد بوند كه جهان قديم است نه حادث از اين روست كه فيلسوفان طبيعى يونان بيشتر به ماهيت و كيفيت و چگونگى طبيعت پرداخته اند
زندگی او
تالس پدر فلسفه یونان باستان است چون او اولین کسی بود که این نظریه را پروراندکه جوهر مادی ، همه ی پدیده های طبیعت را تبیین می کند ، . در حدود 624 ق.م. در میلتوس به دنیا آمد، و او را پدر مکتب ایونی که مکتب میلتوسی نیز نامیده می شود ، می دانند .تالس گردشگر مشتاقی بود . چنانکه هیروفومورس اهل رودس در گزارشش اشاره می کند که تالس با سایه اهرام ارتفاع اهرام را به دست اورد . تالس مشاهده کرد زمانی که سایه ما برابر با طول قد ماست سایه اهرام برابر ارتفاع اهرام است .برای حکمای قرن ششم یونان باستان ( مثلا ، سولون، ر.ک. تیمائوس ) مرسوم بود که از یونان باستان بازدید و منابع سنتی را مطالعه کنند . پروکلس درشرح اقلیدس ذکر می کند که" تالس مصر را ترک کرد و به یونان رفت تا مطالعه هندسی اش را ادامه دهد "(1). هم چنین تالس به عنوان یکی از حکمای هفتگانه یونان باستان مطرح است .او در سن پیری وقتی که مسابقه های پهلوانی را تماشا می کرد در اثر گرمازدگی در گذشت . سنگی که بر روی قبر او نهاده اند بر آ ن این جمله حک شده است . :" اینجا در قبر تنگ تالس بزرگ قرار دارد . اما شهرتش به خاطر حکمت به آسمان ها می رسد ".(1)
آب به عنوان نخستین اصل
تالس اولین فیلسوف یونانی بود که در باره ی عنصر اولیه ی مادی ی همه ی چیز ها و پدیده های کیهانی اندیشه کرد ،و آن را آب می دانست . احتمالا دلیل عقلی ای که تالس را به این نتیجه رساند اهمیت آب در زندگی و طبیعت بود . در اسطوره شناسی اورفه ای و کیهان شناسی، ما آب و زمین را یکی از اولین عناصر کیهانی آفرینش کیهان می یابیم .داماسیوس در" اصول" می نویسد" الاهیات اورفه ای که گفته می شود مطابق با هیروتیموس و هلانیکوس ( اگر در حقیقت او همان شخص نباشد ) است به قرار زیر می باشد : آب از آغاز موجود بود، و ماده ای است که زمین منجمد شده آن است ."(1) آب، هوا، آتش یا هر اصل دیگری در دوره ی پیشا- سقراطی اصل زندگی ، روح و عمومانیروی طبیعت زندگی بودند .یونانی های باستان این نیرو را فیسته نامیدند. اسطوره شناسی و الاهیات اورفه ای بر اساس یاداشت های داماسیوس است .
ستاره شناسی و ریاضیات
تالس نه تنها یک فیلسوف بزرگ بلکه یک ستاره شناس و ریاضی دان بزرگی هم بود .هراکلیتوس می گوید که " تالس اولین کسی بود که به نتایج ستاره شناسی دست یافت ". تالس پس از یک سری مشاهدات تجربی طولانی خورشید گرفتگی 585ق.م.را پیش بینی کرد، و شعر مقفای حماسی در باره ی کره ی کیهانی سرود . دیو گنس لائرتیوس در کتابش زندگی ها و عقاید فیلسوفان برجسته می نویسد " بعضی ،از جمله کوئریلوس،اظهار کردند که او اولین کسی بود که ازجاودانگی روح حمایت کرد.او اولین کسی بود که مسیر خورشید را از انقلاب تا انقلاب تعیین کرد ، و مطابق با نظر بعضی اولین کسی بود که اعلام کرد اندازه ی خورشیدباید یک هفتصد وبیستم دایره ی خورشیدباشد ، و اندازه ی ماه همان کسر از دایره ی ماه .....می گویند او فصول سال را کشف نمود و آن را به 365روز تقسیم کرد"(5). افلاطون در ته تتوس ((174داستان جالبی را در باره ی تالس می نویسد ."دختر خدمتکار شوخ و زیبای تراکیایی تالس هنگامی که او ستارگان بالای سر خود را خیره نگاه می کرد و در گودال افتاد، به به او باریشخند گفت: او مشتاق است که در باره ی چیز هایی که در آسمان است بداند اما از پشت سر و جلوی پای خود غافل است .تالس به عنوان یک ریاضی دان به خاطر قضیه اش مشهور است پروکلس سه قضیه را به تالس نسبت می دهد قطر دایره را به دو قسمت تقسیم می کند ؛زوایا در قاعده ی مثلث متساوی الساقین برابر هستند ؛ زوایای متقابل به راس مساوی هستند .هرودوت سند مهمی در مورد فعالیت های سیاسی و مهندسی تالس ارائه می دهد . او می نویسد " وقتی که او به رودخانه هلیس آمد ، سپس، آن طور که من می گویم ، کراسوس ارتشش را از روی پل هایی که وجود داشت عبور داد ، اما مطابق گزارش عمومی یونانی ها ، تالس میلتوسی ارتش او را از رودخانه عبور داد "(1)
نوشته های او
دیوگنس لائرتیوس می نویسد " بر طبق نظر بعضی او کتابی از خودبر جای نگذاشت؛ زیرا" ستاره - راهنمای دریایی" منسوب به اوست و گفته می شود اثر فوکوس اهل سامیان است . کالیماخوس او را کاشف دب اصغر می داند ،و در باره ی آن می نویسد ..........بر طبق نظر بعضی او تنها دو کتاب نوشته است در باره ی انقلاب و در باره ی اعتدال و بقیه را نا مفهوم باقی گذاشت (1) پاره ای از قطعات فلسفی تالس راما می توانیم در آثار شاگردانش و متون فیلسوفان بعدی هم چون ارسطو( در باره ی نفس) بیابیم.
متن ها
دیوگنس لائرتیوس در نخستین کتابش " زندگی هاو عقاید فیلسوفان برجسته " (4) و (5)
(1) ازمیان همه ی چیز هایی که وجود دارند ، قدیمیترین آنها خداست، زیرا اوآفریده نشده است .
(2) کیهان زیبا ترین است ، چون آن عمل خدااست.
(3) فضا بزرگتر است چون همه چیز را در بر می گیرد.
(4) چابکترین ذهن است چون هر جایی به سرعت می رود.
(5) نیرو مند ترین ضرورت است زیرا ماده ی همه ی چیز هاست .
(6) عاقلترین زمان است چون هر چیزی را به روشنایی می آورد .
(7) هر چیزی که شما به پدر و مادر خود می دهید،باید منتظر باشید که همان را از فرزندانتان در یافت می کنید .
(8) فرقی بین مرگ و زندگی وجود ندارد.
(9) خودت را بشناس.
(10) شخصی از او می پرسد کدام پیرتر هستند ، شب یا روز ، و او پاسخ می دهد " شب یک روز پیر تر است ".
(11) شخصی از او می پرسد خوش بخت ترین انسان کیست و او جواب می دهد " کسی که بدنی سالم ، ذهنی مبتکر و طبیعتی سر به راه دارد ".
ارسطو در متافیزیک می نویسد.1) 983b)
".....زیرا باید جوهر طبیعی ای باشد ، خواه یکی باشد یا بیشتر از یکی ، به نحوی که چیز های دیگر از آن به وجود می آیند در حالی که خود آن حفظ شده است .اما در باره ی تعداد و شکل این نوع اصل آنها با هم موافق نیستند . اما تالس که بنیانگذار این نوع از فلسفه است ، می گوید که آن آب است ..."
ارسطو در در باره ی نفس می نویسد.(1)
دیگران می گویند که زمین بر روی آب است . زیرا این قدیمی ترین گزارشی است که ما دریافت کرده ایم. آن ها می گویند تالس اهل میلتوس آن را گفته است ، زمین مانند یک کنده یا همانند آن شناور روی آب می ماند . (زیرا هیچ یک از اینها طبیعت شان نیست که در هوا بمانند مگر روی آب)-اگر چه که همان استدلال برای آبی که نگه دارنده زمین است و نه خود زمین بکار نمی رود "
هراکلیتوس می نویسد .(1)
"چون جوهر طبیعی مرطوب ، خو می گیردو دست خوش تغیرات گوناگون می شود زیرا آن به آسانی به شکل هر چیز متفاوتی در می آید : قسمتی از آن که بیرون می آید هوا را می سازد .و قسمت دیگر آن از هوا در اتر بر افروخته می شود ، زمانی که آب در هم فشرده می شودو به لجن و گل تغییر می یابد ، زمین درست می شود .بنابر این تالس اظهار کرد که ازچهارعنصرآب از همه فعالتر است، ،و آن همچون یک علت است."
سنکا می نویسد.(1)
" زیرا او[تالس] گفت که جهان بر آب ایستاده و مانند یک کشتی بر آب سواراست و وقتی که گفته شود به لرزش درا ، به خاطر حرکت آب واقعا تکان می خورد "
ارسطو می نویسد(1)
" و بعضی می گویند که روح همانند عقل ممزوج در جهان است ، شاید تالس به همین خاطر فکر می کرد که همه ی چیز ها پر از خدایان است ."
دیوگنس لائرتیوس می نویسد (1)
"بر طبق نظر تالس روح جاویدان است ."
اتیوس می نویسد (1)
"تالس گفت که جهان ذهن خداست ، و این که مقداری از چیز ها دارای روح و پر از شیاطین است درست از طریق رطوبت اصلی آنجا در قدرت الهی نفوذ می کند و آنرا حرکت می دهد.
کالیماخوس می نویسد (1)
" ....چون پیروزی از آن تالس است
کسی که در قضاوت باهوش بود
ونه کمترین زیرا می گویند او ستارگان کوچک دب اصغر را اندازه گیری کرد
که از طریق آن فینیقی ها دریا نوردی می کردند ."
حتمالاً هندسه ی برهانی با تالس ملطی، یکی از حکمای سبعه عهد عتیق، در نیمه ی اول قرن ششم قبل از میلاد، شروع شد. گفته شده است که وی مدتی در مصر اقامت کرد و در آن جا با محاسبه ی ارتفاع یکی از هرم ها، به وسیله ی سایه ها، تحسین همگان را برانگیخت. در بازگشت به میلتوس، نبوغ چند جانبه ی وی، شهرتی به عنوان سیاستمدار، رایزن، مهندس، تاجر، فیلسوف، ریاضی دان و منجم برای او به ارمغان آورد. نتایج مقدماتی زیر در هندسه منسوب به اوست:
- یک دایره با هر قطرش به دو نیم می شود.
- زوایای مجاور به قاعده ی هر مثلث قائم الزاویه، مساوی اند.
- زوایای متقابل به رأس مساوی اند.
- دو مثلث مساویند اگر دو زاویه و یک ضلع نظیر مساوی داشته باشند.
- زاویه ی محاط در نیم دایره، قائمه است.
ارزش قضایای بالا در این است که تالس به جای استفاده از شهود و تجربه، آن ها را با نوعی استدلال منطقی اثبات کرد.
این را نیز بشنوید که روزی از تالس پرسیدند که چگونه می توان زندگی شرافتمندانه تری داشت؟ گفت: با خودداری از انجام آن چه که دیگران را به خاطر آن سرزنش می کنیم.
منبع: کتاب تاریخ ریاضیات هاورد و. ایوز، ترجمه ی دکتر محمد قاسم وحیدی اصل - صفحه ی 60 و 61
نگاهی دقیق تر به زندگانی تالس:
تالس ملطی (به یونانی: Θαλης) در حدود سال ۶۴۰ (پیش از میلاد) در شهر «میلیتوس» بدنیا آمد. بسیاری از او به عنوان اولین فیلسوف یونانی و همچنین پدر علم یاد میکنند. تالس بیشتر وقت خود را صرف مطالعه ریاضیات و ستارهشناسی کرد و فقط به قصد تامین معاش روزانه، به سوداگری پرداخت. تالس از زمرهٔ «مادهگرایان» اولیه محسوب میشود.
تالس در شهر میلتوس در ایونیا (غرب ترکیه امروزی) میزیست. سالیان حیات تالس به روشنی معلوم نیست. بنا بر یک روایت، وی نود سال زیست، و بنا بر روایتی دیگر هشتاد سال. در طول حیات بلند خود، تالس درگیر فعالیتهای گوناگون بسیاری شد و نوآوریهای زیادی انجام داد. عدهای معتقدند وی نوشتهای از خود به جای نگذاشت و عدهای بر این باورند که او نگارندهٔ "دربارهٔ انقلاب نجومی" و "دربارهٔ اعتدال شب و روز" است، هر چند هیچ کدام باقی نمانده است.
تالس در کهولت ملقب به خردمند شد و بعدها که یونانیان برای خود هفت خردمند شناختند، او را نخستین آنان دانستند. تالس سرانجام هنگامی که نظارهگر یک مسابقه ورزشی بود، از گرما و تشنگی و ناتوانی جان سپرد.
بعضی بر این باورند که تالس تنها یک متفکر صرف نبود، بلکه در تجارت و سیاست هم نقش داشت. هر چند با توجه به فلسفه وی، با انجام کارهای تجاری، هدف وی ثروتمند شدن صرف نبود. زندگی سیاسی تالس بیشتر به درگیری ایونیها در دفاع از آناتولی در برابر قدرت فزایندهٔ ایرانیان که تازه به آن منطقه وارد شده بودند بر میگردد.
دیدگاه تالس دربارهٔ اخلاق را میتوان از گفتارهای منسوب به وی در دیوجانس لائرتیوس فهمید. نخست او به یک خدای متعالی که نه آغاز است نه پایان قایل است. او معتقد است خداوند عادل است و از بشر هم انتظار اعمال عادلانه دارد.نه ناعادل بودن (آدیکوس)، و نه اندیشهٔ بی عدالتی از دیدگان خدا پنهان نمیماند
تالس
تالس ملطی
تالس ملطی (به یونانی: Θαλης) در حدود سال ۶۴۰ (پیش از میلاد) در شهر «میلیتوس» بدنیا آمد. بسیاری از او به عنوان اولین فیلسوف یونانی و همچنین پدر علم یاد میکنند. تالس بیشتر وقت خود را صرف مطالعه ریاضیات و ستارهشناسی کرد و فقط به قصد تامین معاش روزانه، به سوداگری پرداخت. تالس از زمرهٔ «مادهگرایان» اولیه محسوب میشود.
زندگی
پیشینه
تالس در شهر میلتوس در ایونیا (غرب ترکیه امروزی) میزیست. سالیان حیات تالس به روشنی معلوم نیست. بنا بر یک روایت، وی نود سال زیست، و بنا بر روایتی دیگر هشتاد سال. در طول حیات بلند خود، تالس درگیر فعالیتهای گوناگون بسیاری شد و نوآوریهای زیادی انجام داد. عدهای معتقدند وی نوشتهای از خود به جای نگذاشت و عدهای بر این باورند که او نگارندهٔ "دربارهٔ انقلاب نجومی" و "دربارهٔ اعتدال شب و روز" است، هر چند هیچ کدام باقی نمانده است.
تالس در کهولت ملقب به خردمند شد و بعدها که یونانیان برای خود هفت خردمند شناختند، او را نخستین آنان دانستند. تالس سرانجام هنگامی که نظارهگر یک مسابقه ورزشی بود، از گرما و تشنگی و ناتوانی جان سپرد.
تجارت
بعضی بر این باورند که تالس تنها یک متفکر صرف نبود، بلکه در تجارت و سیاست هم نقش داشت. هر چند با توجه به فلسفه وی، با انجام کارهای تجاری، هدف وی ثروتمند شدن صرف نبود.
سیاست
زندگی سیاسی تالس بیشتر به درگیری ایونیها در دفاع از آناتولی در برابر قدرت فزایندهٔ ایرانیان که تازه به آن منطقه وارد شده بودند بر میگردد.
اخلاق
دیدگاه تالس دربارهٔ اخلاق را میتوان از گفتارهای منسوب به وی در دیوجانس لائرتیوس فهمید. نخست او به یک خدای متعالی که نه آغاز است نه پایان قایل است. او معتقد است خداوند عادل است و از بشر هم انتظار اعمال عادلانه دارد. نه ناعادل بودن (آدیکوس)، و نه اندیشهٔ بی عدالتی از دیدگان خدا پنهان نمیماند
نخستين فيلسوف يونانى كه سعى در توصيف نظام طبيعت كرد طالس( Thales ) بود از طالس دست نوشته اى بجا نمانده است واطلاعات ما در باره او بيشتر از گفته هاى هرودت و به خصوص ارسطو است
وى تقريبا در سال 640 قبل از ميلاد در ميلتوس به دنيا آمد زندگى وى مصادف با بعضى از حملات ايران به يونان بود وى سفرهايى به خارج از يونان داشته كه از آن جمله مىتوان سفر به مصر و فينيقيه( فلسطين امروزى ) ياد كرد نقل مىكنند كه يكى از سفرهاى او به مصر براى يادگيرى هندسه بوده است كه مشهور است وى در اين سفر ارتفاع يكى از اهرام مصر را بوسيله اندازه گيرى سايه آن محاسبه مىكند بدين شكل كه در موقعى از روز كه طول سايه خود با قدش يكسان است طول سايه هرم را اندازه گيرى مىكند وى دستى نيز در نجوم داشته به طوريكه وى وقوع خورشيد گرفتگى سال 585 قبل از ميلاد را پيش بينى كرده بود.
طالس گمان مىكرد كه كل طبيعت بايد از يك ماده اوليه تشكيل شده باشد كه وى با مشاهده وبررسى طبيعت به اين نتيجه رسيد كه آب ماده اوليه طبيعت است دليل اين نتيجه گيرى چندان مشخص نسيت ولى احتمال دارد كه او با مشاهده اينكه همه موجودات زنده براى زندگى به آب نياز دارندوآب تقريبا در همه جاى زمين يافت مىشود وبا توجه به اين موضوع اين ماده اوليه بايد به وفور يافت شود اينگونه نتيجه گيرى كرده باشد بدين گونه است كه طالس اولين فيلسوف طبيعى مىباشد
جداى از نتيجه طالس چيزى كه براى ما اهميت دارد نوع فلسفه اى است كه او در اين نتيجه گيرى بكار برد طالس نيز مانند ديگر فيلسوفان طبيعى يونان احتمالا بايد به ازلى بودن جهان و قبول نداشتن به وجود آمدن طبيعت از عدم اعتقاد داشته يونانيان باستان يا برايشان شروع جهان اهميت نداشته و يا ازلى بودن وبى آغاز جهان برايشان امرى مسلم بوده است به عبارت ديگر آنها معتقد بوند كه جهان قديم است نه حادث از اين روست كه فيلسوفان طبيعى يونان بيشتر به ماهيت و كيفيت و چگونگى طبيعت پرداخته اند
زندگی او
تالس پدر فلسفه یونان باستان است چون او اولین کسی بود که این نظریه را پروراندکه جوهر مادی ، همه ی پدیده های طبیعت را تبیین می کند ، . در حدود 624 ق.م. در میلتوس به دنیا آمد، و او را پدر مکتب ایونی که مکتب میلتوسی نیز نامیده می شود ، می دانند .تالس گردشگر مشتاقی بود . چنانکه هیروفومورس اهل رودس در گزارشش اشاره می کند که تالس با سایه اهرام ارتفاع اهرام را به دست اورد . تالس مشاهده کرد زمانی که سایه ما برابر با طول قد ماست سایه اهرام برابر ارتفاع اهرام است .برای حکمای قرن ششم یونان باستان ( مثلا ، سولون، ر.ک. تیمائوس ) مرسوم بود که از یونان باستان بازدید و منابع سنتی را مطالعه کنند . پروکلس درشرح اقلیدس ذکر می کند که" تالس مصر را ترک کرد و به یونان رفت تا مطالعه هندسی اش را ادامه دهد "(1). هم چنین تالس به عنوان یکی از حکمای هفتگانه یونان باستان مطرح است .او در سن پیری وقتی که مسابقه های پهلوانی را تماشا می کرد در اثر گرمازدگی در گذشت . سنگی که بر روی قبر او نهاده اند بر آ ن این جمله حک شده است . :" اینجا در قبر تنگ تالس بزرگ قرار دارد . اما شهرتش به خاطر حکمت به آسمان ها می رسد ".(1)
آب به عنوان نخستین اصل
تالس اولین فیلسوف یونانی بود که در باره ی عنصر اولیه ی مادی ی همه ی چیز ها و پدیده های کیهانی اندیشه کرد ،و آن را آب می دانست . احتمالا دلیل عقلی ای که تالس را به این نتیجه رساند اهمیت آب در زندگی و طبیعت بود . در اسطوره شناسی اورفه ای و کیهان شناسی، ما آب و زمین را یکی از اولین عناصر کیهانی آفرینش کیهان می یابیم .داماسیوس در" اصول" می نویسد" الاهیات اورفه ای که گفته می شود مطابق با هیروتیموس و هلانیکوس ( اگر در حقیقت او همان شخص نباشد ) است به قرار زیر می باشد : آب از آغاز موجود بود، و ماده ای است که زمین منجمد شده آن است ."(1) آب، هوا، آتش یا هر اصل دیگری در دوره ی پیشا- سقراطی اصل زندگی ، روح و عمومانیروی طبیعت زندگی بودند .یونانی های باستان این نیرو را فیسته نامیدند. اسطوره شناسی و الاهیات اورفه ای بر اساس یاداشت های داماسیوس است .
ستاره شناسی و ریاضیات
تالس نه تنها یک فیلسوف بزرگ بلکه یک ستاره شناس و ریاضی دان بزرگی هم بود .هراکلیتوس می گوید که " تالس اولین کسی بود که به نتایج ستاره شناسی دست یافت ". تالس پس از یک سری مشاهدات تجربی طولانی خورشید گرفتگی 585ق.م.را پیش بینی کرد، و شعر مقفای حماسی در باره ی کره ی کیهانی سرود . دیو گنس لائرتیوس در کتابش زندگی ها و عقاید فیلسوفان برجسته می نویسد " بعضی ،از جمله کوئریلوس،اظهار کردند که او اولین کسی بود که ازجاودانگی روح حمایت کرد.او اولین کسی بود که مسیر خورشید را از انقلاب تا انقلاب تعیین کرد ، و مطابق با نظر بعضی اولین کسی بود که اعلام کرد اندازه ی خورشیدباید یک هفتصد وبیستم دایره ی خورشیدباشد ، و اندازه ی ماه همان کسر از دایره ی ماه .....می گویند او فصول سال را کشف نمود و آن را به 365روز تقسیم کرد"(5). افلاطون در ته تتوس ((174داستان جالبی را در باره ی تالس می نویسد ."دختر خدمتکار شوخ و زیبای تراکیایی تالس هنگامی که او ستارگان بالای سر خود را خیره نگاه می کرد و در گودال افتاد، به به او باریشخند گفت: او مشتاق است که در باره ی چیز هایی که در آسمان است بداند اما از پشت سر و جلوی پای خود غافل است .تالس به عنوان یک ریاضی دان به خاطر قضیه اش مشهور است پروکلس سه قضیه را به تالس نسبت می دهد قطر دایره را به دو قسمت تقسیم می کند ؛زوایا در قاعده ی مثلث متساوی الساقین برابر هستند ؛ زوایای متقابل به راس مساوی هستند .هرودوت سند مهمی در مورد فعالیت های سیاسی و مهندسی تالس ارائه می دهد . او می نویسد " وقتی که او به رودخانه هلیس آمد ، سپس، آن طور که من می گویم ، کراسوس ارتشش را از روی پل هایی که وجود داشت عبور داد ، اما مطابق گزارش عمومی یونانی ها ، تالس میلتوسی ارتش او را از رودخانه عبور داد "(1)
نوشته های او
دیوگنس لائرتیوس می نویسد " بر طبق نظر بعضی او کتابی از خودبر جای نگذاشت؛ زیرا" ستاره - راهنمای دریایی" منسوب به اوست و گفته می شود اثر فوکوس اهل سامیان است . کالیماخوس او را کاشف دب اصغر می داند ،و در باره ی آن می نویسد ..........بر طبق نظر بعضی او تنها دو کتاب نوشته است در باره ی انقلاب و در باره ی اعتدال و بقیه را نا مفهوم باقی گذاشت (1) پاره ای از قطعات فلسفی تالس راما می توانیم در آثار شاگردانش و متون فیلسوفان بعدی هم چون ارسطو( در باره ی نفس) بیابیم.
متن ها
دیوگنس لائرتیوس در نخستین کتابش " زندگی هاو عقاید فیلسوفان برجسته " (4) و (5)
(1) ازمیان همه ی چیز هایی که وجود دارند ، قدیمیترین آنها خداست، زیرا اوآفریده نشده است .
(2) کیهان زیبا ترین است ، چون آن عمل خدااست.
(3) فضا بزرگتر است چون همه چیز را در بر می گیرد.
(4) چابکترین ذهن است چون هر جایی به سرعت می رود.
(5) نیرو مند ترین ضرورت است زیرا ماده ی همه ی چیز هاست .
(6) عاقلترین زمان است چون هر چیزی را به روشنایی می آورد .
(7) هر چیزی که شما به پدر و مادر خود می دهید،باید منتظر باشید که همان را از فرزندانتان در یافت می کنید .