نرگس
رسید موسم آن کز طرب چو نرگس مست
نهـــــد به پای قدم هر که شش درم دارد
شش گلبرگ سپید نرگس همراه با دایره زرد میانی و گاه تیرگی قعر آن در مجموع شکل چشم را به ذهن انسان متبادر می کند که بخش زرد رنگ میانی حالت بیمار گونه به چشم نرگس می دهد و از این رو چشم بیمار و مست و خمار آلوده را به نرگس تشبیه کرده اند. ساقه بی برگ و سبز رنگ گل را که میان تهی و نی مانند است و خمیده به عصا و قلم تشبیه کرده اند. بر همین وجه نرگس را سر به زیر، فروتن یا سر سنگین خوانده اند.
سوسن
بسان سوسن اگر ده زبان شود حافظ
چو غنچه پیش تواش مهر بر دهان باشد
سوسن گلی است سپید و خوشبو که رنگ و روی معشوق را دارد و در بسیاری از اشعار سوسن را آزاد نام نهاده اند ولی آنچه سوسن را از دیگر گلها متمایز می کند از یک سو زبان و زبان آوری آن به جهت شباهت گلبرگهای دراز آن به زبان است و از سویی دیگر خاموشی آن در عین زبان داشتن. مهر به دهان داشتن کنایه از تعهد به رازداری نیز هست.
گل سرخ
سخن در پرده می گویم چو گل از پرده بیرون آی
که بیش از پنج روزی نیست حکم میر نوروزی
گل، گل سرخ، گل حمرا، گل سوری، گل صد برگ، گل لعل، گل محمدی و گل نوروز مترادف هم هستند. گل سرخ، سلطان باغ یا عروس چمن است. در بهار بر درختچه پر خاری می روید و چند صباحی زنده است. گل سرخ معشوق بی چون و چرای بلبل است.
گل رعنا
تا غنچه خندانت دولت به که خواهد داد
ای شاخ گل رعنا از بهر که می رویی
گل رعنا دو رو و دو رنگ است. از برون زرد و از درون سرخ و از این روی رخسار عاشق و روی معشوق، جام زرین و می گلگون و روی زرد و دل پر خون را به آن تشبیه کرده اند. واژه رعنا به مفهوم دو رنگی و دو رویی است.
شقایق
گل بوستان رویت چو شقایق است لیکن
چه کنم به سرخرویی که دلی سیاه دارد
در قاعده هر گلبرگ شقایق لکه سیاه رنگی است که به صورت داغ بزرگی در قعر جام و در دل شقایق دیده می شود. سیاه دلی و دل سوختگی را نشان می دهد.
بنفشه
بنگر بدین درختان چون جمع نیکبختان
شادند ای بنفشه از غــــم چرا خمیدی؟
ساقه نرم و ظریف و خمیده گل بنفشه به افتادگی و سر به زانوی غم داشتن تعبیر شده است.
سنبل
به گرد سنبل تو جانها چو مور و ملخ
که ناز خرمن لطفت برند جمله زکـــات
مولوی سنبل را در معنای واقعی و خاص بکار برده است. سنبل خوشه گندم است.
برگ چنار
بر دست حنا بسته نهد پای به هر گام
هرکس که تماشاگه او زیر چناری است
تشبیه به پنجه یا کف دست است و از این شباهت مضامینی چون دست افشاندن در چمن دست به دعا به سوی فلک، تهیدست بودن از بار و ثمر و حنای خزان بر دست گذاردن پدید آورده اند. برگ جوان چنار به پای مرغابی هم تشبیه شده است.
نیلوفر آبی
خورشیدی و نیلوفر نازنده منم
تن غرقه به اشک در شکر خنده منم
رخ زرد کبــــود تن سر افکنده منم
شب مرده ز غــم روز به تو زنده منم
نیلوفر آبی تشبیه آن با گل نیست بلکه با برگش است. پهنه برگ او زمینه کبود دارد مثل آسمان. نیلوفر عاشق خورشید است. روز با خورشید بالا می آید و با غروب او سر به آب می برد.