آشنـایـی بـا بـرخـی لغـات و اصطـلاحـات طـب سنتـی
عنصـر : عبارت است از اجزاء ساده تشکیل دهنده موجودات اعم از زنده و غیر زنده . شامل : هـوا ، آب ، آتـش و خـاک که از ترکیب این عناصر ساده با یکدیگر به نسبتهای مختلف انواع موجودات مرکب مثل انسان ، حیوانات ، گیاهان و جامدات و غیره بوجود می آیند
مـزاج : کیفیت ناپایداری از ماده است که در نتیجه اختلاط عناصر ساده ( هوا ، آب ، آتش و خاک ) با یکدیگر به نسبتهای مختلف ایجاد می شود . حاصل این اختلاط پیدایش مزاجهای گـرم و خشـک ، گـرم و تـر ، سـرد و خشـک ، سـرد و تـر می باشد . مزاج کیفیتی از ماده است که از صبح تا شب و یا حتی از لحظه ای به لحظه دیگر ممکن است تغییرات کلان بنماید
طبــع : کیفیتی پایدار از ماده است که نه تنها در شبانه روز بلکه در طول ماه و سال نیز به مقدار جزیی تغییر ماهیت می دهد شامل طبع گـرم ، طبـع سـرد .
طبـع معتـدل آن است که مزاج فرد نه گرم است نه سرد ، نه تر است نه خشک ، بلکه از این نظرها در حال تعادل است .
طبـع مختلـط آن است که فرد قاعده و قانون ثابتی ندارد و به عبارتی دیگر شخص مورد نظر مزاج عضوی پیدا کرده است ، برخی از نقاط بدن گرم و برعکس برخی از نقاط دیگر بدن کاملا سرد است . یعنی شخص مختلط المزاج است و در شرایط مختلف حالات مزاجی مختلفی را از خود نشان می دهد
طبع سرد آنست که شخص در اکثر موارد احساس سرما بکند ، از خوردن سبزیجات معذور باشد ، در شهرها و اماکن سرد مریض شود ، در فصل سرما بیشتر بیمار بشود ، از کولر به دلایل مختلف فراری باشد ، از گرما احساس مطبوعی داشته باشد ، اینگونه افراد از سرمای زمستان بیزارند و به گرمای تابستان عشق می ورزند
خلـط : ماده ای است مرطوب و روان شامل : دم ، بلغـم ، صفـرا و سـودا